با این چه برنامه های رادیویی و چه آهنگهایی گوش می دادیم!!!
باور کن با این خیلی چیزا می خریدیم...
با جون و دل بازی می کردیم حتی با کفشای پاره پوره...
دنیایی داشتیم با این جا مدادی همیشه با خودم درگیر بودم که کدومو کجا بزارم!!!!
اینو که خیلی دوس داشتم...
حرفای دوس داشتنی!!!
یادمه یه نون بربری رو با این می خریدم
وایکینگها یادش بخیر
اون موقع جا سوییچی داشتیم ماشین نداشتیم الان...!!!
مجید دوس داشتنی خدا بی بی رو هم بیامرزه... شادی روحش صلوات
از اینا که نخوردم ولی خداییش قیمتشو نگا کن...
شاید این پاکنا بتونن غلطای بزرگی که امروز می کنیم رو پاک کنن...
البته ما که رودخونه داریم ولی اینا اینجاها آب تنی می کردن هیچ بیماری هم نمی گرفتن
ولی الان توی آب کلر زده استخر...
خیلی خوشمزه بود همین بعدش هم اسباب بازی
واقعاً یادش بخیر بخاری و رادیاتور کجا بود؟؟؟!!!
مطمئنم شما هم حداقل یه بار خواستید که هر چهار تا رنگو با هم فشار بدید...!!!
نظرات شما عزیزان:
mamnon az en ke khateratemon ro zende kardi...
پاسخ: مرسی فرهاد جان نظراتت دلگرمم می کنه برای ادامه این راه...
:: موضوعات مرتبط: ، ،